اواخر ۲۷ اکتبر ایلان ماسک بالاخر خرید توئیتر را تکمیل کرد و در توئیتی اعلام کرد: «پرنده آزاد شد.» ثروتمند مرد جهان (و صاحب سومین صفحه توئیتری دنیا، به فاصلهای اندک از جاستین بیبر) حالا صاحب تأثیرگذارترین پلتفرم خبری جهان شده است.
پیش ازین او مدیر اجرایی توئیتر را برکنار کرده و پروفایل توئیتری خود را به «سرپرست توئیتر» تغییر نام داده است.
آقای ماسک شش ماه گذشته را صرف تلاشی ناموفق برای خروج از قرارداد کرده بود. او در ماه آوریل، درست زمانی که سهام فناوری شروع به سقوط کرد، موافقت نمود که ۴۴ میلیارد دلار برای خرید سهام این شرکت بپردازد.
در ماه جولای ارزش بازار توئیتر به زیر ۲۵ میلیارد دلار رسیده بود. و از آن زمان به بعد اوضاع بدتر هم شده.
این هفته آلفابت، آمازون و متا همگی شاهد کاهشی دورقمی در قیمت سهام خود بودند.
آقای ماسک قول رویکرد آرامتری را برای تعدیل محتوای این پلتفرم داده است. اوایل امسال او خودش را «طرفدار مطلق آزادی بیان» توصیف کرده و پیشنهاد داد که تنها توئیتهایی باید حذف شوند که ناقض قانون هستند.
در حال حاضر توئیتر مثل اکثر رسانههای اجتماعی، برخی از پستهای نامطلوب اما قانونی را منع میکند:
مثلاً همین اواخر کانیه وستِ خواننده را به سبب رشته اظهارات ضدیهودیاش به حالت تعلیق درآورد.
با این حال به نظر میرسد که ماسک هم خیلی مخالف این ایده نباشد. او در روز عقد قرارداد پیامی را خطاب به تبلیغکنندگان توئیتر منتشر کرد و گفت که توئیتر نمیتواند به عرصهای رایگان تبدیل شود که در آن هر کسی بدون ترس از عقوبت هر چه دلش خواست بگوید.
سایر مدیران رسانههای اجتماعی نیز در سالهای اخیر و پس از ریاستجمهوری دونالد ترامپ و همهگیری کووید۱۹ [که هر دوشان برانگیزاننده مجموعهای از اطلاعات نادرست آنلاین بودند] از شدت طرفداری خود از مطلقگراییِ آزادی بیان کاستهاند.
مارک زاکربرگ نیز که پیشتر ازین اصل دفاع کرده بود که هر کس عقیدهای دارد و همه باید این فرصت را داشته باشند که نظرات خود را آزادانه بیان کنند، هم از اشاعه مواردی چون انکار هولوکاست در فیسبوک اجتناب کرده بود (ممنوعیت انکار هولوکاست در فیسبوک).
ایلان ماسک گفته که از تبلیغات متنفر است و گمانهزنیهایی مبنی بر آن هستند که او سعی دارد توئیتر را به محصولی اشتراکی (و دریافت پیشپرداخت جهت مشارکت) تبدیل کند.
پرداخت چنین هزینهای دشوار خواهد بود. توئیتر گزینهای اشتراکی با نام «توئیتر بلو» دارد که ماهانه ۴.۹۹ دلار هزینه برمیدارد. حال آنکه حسابهای توئیتری نشان میدهند که یک کاربر امریکایی به طور متوسط در هر ماه بیش از ۶ دلار درآمد تبلیغاتی دارد.
اما آیا مردم حاضر به پرداخت هستند؟ ممکن است برخی این کار را انجام بدهند. اما باز هم بستگی دارد که شمار حسابهای توئیتری به مقدار کافی باشند یا خیر.
به نظر میرسد که ماسک ازین وادی هم دارد عقبنشینی میکند. او در ۲۷ اکتبر گفت: «من همچنان بر این باورم که تبلیغات، اگر به درستی انجام شوند، ابزاری مفرح، سرگرمکننده و اطلاعرسان هستند... اما تبلیغات بیربط، چیزی جز هرزنامه نیستند. و این در حالی است که تبلیغات مرتبط، به معنای واقعی محتوا محسوب میشوند.»
با نیاز مبرمی که به مهار هزینهها وجود دارد، هرگونه تغییر معناداری باز هم سختتر میشود.
توئیتر، کارمندان زیادی دارد. این شرکت در سال گذشته به ازای هر ۱ میلیون درآمد، ۱.۵ کارمند داشت؛ در مقایسه با ۰.۶ کارمند در متا. با این اوصاف، اگر گزارشی که «مبنی بر از دستدادن ۷۵ درصدیِ نیروی کار این شرکت» منتشر شده را درست فرض کنیم، در آینده انجام امور عادی نیز برای این شرکت سختتر خواهد بود... تا چه رسد به انجام اقدامات بزرگتر.
شاید دلیل ایلان ماسک برای خرید توئیتر، مادی نبوده باشد. اما حامیان او، که از جمله آنها چند میلیاردر دیگرند و یک صندوق دولتیِ قطر، احتمالاً در آرزوی بازگشت سرمایه خویش هستند.
توئیتر شاید آزاد شود؛ اما مالک آن ممکن است خود را محبوس در قفسی ۴۴ میلیارد دلاری بیابد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟